• تلفن : 09129613459
بنی و غار نجواها

بنی و غار نجواها

یک اسم حیوان دست اموز کنجکاو به نام بنی یک غار مرموز را کشف می کند و در حالی که در «بنی و غار نجواها» یک کریستال جادویی را به عنوان جایزه دریافت می کند، به برخی از موجودات گمشده کمک می کند.

روزی روزگاری یک خرگوش کوچک کنجکاو به نام بنی وجود داشت. بنی عاشق کاوش و کشف چیزهای جدید بود. یک روز، بنی در حالی که در جنگل می پرید، به غار مرموز برخورد کرد.

بنی که همان اسم حیوان دست اموز ماجراجویی بود، مشتاق کاوش به داخل غار پرید. غار تاریک و مرطوب بود و بنی می‌توانست زمزمه‌های مرموز را بشنود که از دیوارها طنین‌انداز می‌شد. اما علیرغم ترس هایش، به راه خود ادامه داد و هر چه بیشتر به درون خود حرکت کرد.

پس از مدتی، زمزمه ها بلندتر شد و بنی به زودی متوجه گروهی از موجودات کوچک و دوستانه شد که در وسط غار دور هم جمع شده بودند. آنها گم شده بودند و ترسیده بودند و نمی دانستند چگونه راه خود را پیدا کنند.

بنی می‌دانست که باید به آنها کمک کند، بنابراین از حواس شنوایی و بویایی خود برای حرکت در پیچ و خم غار استفاده کرد و موجودات را به سمت امن هدایت کرد. به زودی دوباره همه آنها بیرون در امن جنگل بودند.

قدردان شجاعت و مهربانی بنی، موجودات به او کریستالی جادویی و درخشان دادند که در نور ماه می درخشید. و از آن روز به بعد، بنی کریستال را در تمام ماجراجویی هایش با خود حمل کرد، زیرا می دانست که نور آن حتی از تاریک ترین غارها نیز او را راهنمایی می کند.

با آن، بنی به دوستان تازه یافته اش شب بخیر گفت و به لانه دنج خود بازگشت. پایان. شب بخیر، آرام بخواب و رویاهای شیرین ببین!

  • اشتراک گذاری :